سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بهترینِ برادران، کسی است که نسبت به برادرانش پُر توقّع نباشد . [امام علی علیه السلام]

مصاحبه
نویسنده :  سالار ملک نیا

گفتگوی مفصل رخشان بنی اعتماد با وب سایت ؟


« گیلانه » نمادی از مادر تمام سربازان جنگ در سراسر دنیاست. می‌خواستم از طریق این فیلم نفرت و اندوه خود را از جنگ نشان بدهم.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، رخشان بنی اعتماد در گفتگو با وب سایت ؟ از « گیلانه » آخرین ساخته سینمایی اش و سینمای ایران سخن گفت.

وب سایت:عواقب طولانی مدت جنگ ایران - عراق از لحاظ اقتصادی، اخلاقی و روانی چه بوده است؟

رخشان بنی‌اعتماد: فکر می‌کنم تاثیر عظیم این تخریب به لحاظ فکری و به لحاظ فرهنگی در طول زمان مشخص می‌شود.

سایت اینترنتی: بدترین عواقب آن چیست؟

رخشان بنی‌اعتماد: ‌بدترین پیامد آن تخریب منابع ملی به لحاظ مالی و فیزیکی بوده است و از همه مهمتر مرگ تعداد زیادی ازجوانان ایران بوده است، چه آنهایی که در این جنگ به شهادت رسیدند و چه آنهایی که معلول شدند.

سایت اینترنتی: آیا در ایران فیلم‌های انتقادی درباره‌ی جنگ ساخته شده است؟

بنی‌اعتماد: فیلم‌های انتقادی زیادی ساخته شده‌ است، اما زمانیکه "گیلانه" را سربازان جنگ دیدند گفتند، این تنها فیلمی است که آنها می‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند، چرا که این فیلم احساسات درست آنها را نشان می‌دهد. شاید تفاوت فیلم من با سایر فیلم‌ها این است که فیلم من تنها درباره‌ جنگ بین‌ ایران و عراق نیست، بلکه این فیلم دیدگاه من را که همان صلح است، نشان می‌دهد.

سایت اینترنتی: درباره دلایل انتخاب لولکیشن «گیلانه» بگویید؟

بنی‌اعتماد: می‌خواستم تا جایی که امکان دارد لوکیشن فیلم‌ از حقیقت‌های جنگ دورتر باشد، دهکده‌ای که اسماعیل در آن زندگی می‌کرد از حقیقت‌های جنگ بسیار دور بود؛ در آنجا حتی صدای شلیک یک گلوله در دوران جنگ شنیده نمی‌شد. اما حتی 15 سال بعد از جنگ، شما هنوز می‌توانید اثرات جنگ را در آن دهکده ببینید و من احساس می‌کنم این دهکده بهترین مکان برای نشان دادن تنهایی اسماعیل باشد، حقیقت این است که او در این جهان تنها رها شده است. من فکر می‌کنم استفاده از این مناظر زیبا به عنوان پس‌زمینه فیلم، بهتر می‌تواند تنهایی اسماعیل را نشان دهد. در طول یک سال و نیمی که من در این دهکده با مردمش زندگی کردم، توانستم زندگی آنها را که طبق یک اصل روزمرگی بود، ببینم، بنابراین می‌توانم دردی را آنها در مدت جنگ تحمل کرده‌اند را حس کنم.

وی افزود:زمانی که به تحقیق برای فیلم‌ام پرداختم ،سعی نکردم به دنبال واقعیات بروم، چرا که از پیش به این واقعیات واقف بودم و ابعاد کلی این موقعیت را می‌دانستم. آنچه که می‌بایست انجام دهم زندگی کردن با این خانواده‌ها و قرار دادن خودم در موقعیت آنها بود، تا بتوانم تجربه آنها را درک کنم. معمولا آنچه که من انجام می‌دهم درک حقیقت‌جامعه است، البته من این حقایق را به صورت نمایشی در‌آورم، اما در مرحله‌ نمایشی کردن آن تلاش کردم، آن را به سبک مستند نزدیک تر سازم تا بتواند حقیقت را بهتر انعکاس دهد.

سایت اینترنتی: آیا دولت به سربازان این جنگ کمک می‌کند؟

بنی‌اعتماد: بله دولت کمک می‌کند، اما من فکر می‌کنم این کمک‌ها کافی نباشند. من فکر می‌کنم این موضوع در همه جای جهان اتفاق می افتد، اما در ایران، بیشتر از سایر کشورها سربازان جنگ ما نادیده گرفته می‌شوند. زمانی که یکی از سربازان جنگ عراق را برای تماشای این فیلم دعوت کردم ، او از من پرسید: این فیلم را در چه سینمایی نشان می دهید؟ از وی پرسیدم: چه فرقی می‌کند؟ گفت: به خاطر اینکه تنها تعداد معدودی از سینماها مسیر ویژه عبور ویلچر را دارند. این موضوع بسیار من را ناراحت کرد، من فکر می‌کنم این موضوع یکی از اصلی‌ترین مشکلات سربازان جنگ باشد، چرا که اکثر آنها در جنگ معلول شده‌اند. فراهم آوردن امکانات لازم برای آنها حق اصلی‌شان است. این تنها یک مثال کوچک از مشکلات بزرگ آنهاست،‌ این نکته نشان می‌دهد که آنها چگونه در جامعه نادیده گرفته شده‌اند.

سایت اینترنتی: با وجود اینکه اولین بخش این فیلم در زمان جنگ به وقوع می‌پیوندد، ما اتحاد بیشتری میان مردم می‌بینیم، بخش دوم اگرچه در زمان صلح به وقوع می‌پیوندد، احساس تنهایی و بیگانگی بیشتری را به مخاطب القاء می‌کند. این فیلم به نوعی افزایش حس بیگانگی در جامعه ایرانی را نشان می‌دهد؟

بنی اعتماد: هدف من برای ساخت این فیلم بیشتر بر روی بخش دوم متمرکز بود و قصد من نشان دادن وفراموش شدن این افراد و تنهایی افرادی هم‌چون اسماعیل است. او دنیای بیرون را از طریق مسافرانی که از کنار خانه‌اش می‌گذرند، می‌بیند،‌اما مسافران هیچ کدام او را نمی‌بینند. من همیشه فکر می‌کردم، اگر اسماعیل را در یک فضای شهری نشان دهم نمی‌توانم آن را به عنوان یک قربانی جهانی جنگ به نمایش درآورم، و در آن صورت او تنها قربانی جنگ خاص بین ایران و عراق بود، اما زمانی که داستان فیلم در یک فضای زیبا در آن دهکده‌ به وقوع می‌پیوندد، من فکر می‌کنم او بیشتر به یک شخصیت جهانی تبدیل می‌شود. او می‌تواند یک سرباز جوان آمریکایی باشد که به جنگ می‌رود و می‌تواند یک سرباز عراقی، یک فلسطینی یا یک اسراییلی باشد. «گیلانه» به همین علت می تواند نمادی از مادر تمام سربازان جنگ در سراسر دنیا باشد، می‌خواستم ،از طریق این فیلم نفرت و اندوه خود را از جنگ نشان دهم.

سایت اینترنتی: در میان کارگردان‌های ایرانی به سبک‌های خاصی عادت کرده‌ایم: نماهای بلند،‌ هنر پیشه‌های غیرحرفه‌ای، اما به نظر می‌رسد نوع نگاه شما بیشتر احساسی و سینمایی بوده؟

بنی اعتماد: فکر می‌کنم سینما، سینما است. برای من تعریف سینما بر مبنای تصور من از اعتقادات و افکارم پایه‌گذاری شده است. همیشه موضوع و تم فیلم است که ساختار و تکنیک و هنرپیشه فیلم را تعیین می‌کند. در یک فیلم من از هنرپیشه‌های غیرحرفه‌ای استفاده کردم، اما این نکته به نوع فیلم بستگی داشته است، چون که قلب من، من را به ساخت فیلم هدایت می‌کند، بنابراین فیلم‌هایم با روح مردم ارتباط برقرار می‌کنند.

سایت اینترنتی: ارتباط بین داستان و مستند در فیلم تان چیست؟

بنی‌اعتماد: احساس می‌کنم آنها به هم پیوند خورده‌اند، گاهی جدا کردن آنها از یکدیگر برایم سخت است. می‌توانم بگویم زمانیکه در حال تحقیق و فیلم برداری هستم، بخش مستند فیلم نیز وارد تصویر می‌شود. اگرچه من از تمام تکنیک‌های سینمایی و درام استفاده کردم، تلاش می کنم داستان فیلم را تا جایی که امکان دارد به حقایق جامعه نزدیک کنم. شاید دلیل اینکه مردم فکر می‌کنند بازیگران «گیلانه» افراد غیر حرفه‌ای هستند، همین باشد.

سایت اینترنتی: فیلم "روزگار ما"‌ درباره جوانانی است که در انتخابات ریاست جمهوری برای خاتمی رای جمع می‌کنند. اما همه چیز تغییر می‌کند و فیلم به داستانی درباره‌ یک زن کاندید ریاست جمهوری تبدیل می‌شود، به نظر می‌رسد شما یکباره یک داستان تراژیک‌تر و حساس‌تر پیدا کردید؟

بنی اعتماد: دقیقا، راه‌های زیادی برای نگاه کردن به انتخابات وجود دارد. من سعی کردم از دیدگاه جوانان و زنان به آن نگاه کنم. به نوعی می‌توانم بگویم که تقریبا این ساختار خودش را به من تحمیل کرد بنابراین تصمیم گرفتم راهی متفاوت را در این فیلم انتخاب کنم، به نوعی این موضوع به شانس بستگی داشت.

سایت اینترنتی: آیا مشکلات خاصی بر سر راه کارگردان‌های زن ایرانی وجود دارد؟

بنی‌اعتماد: هنوز وقت آن نرسیده درباره دولت جدید سخن بگوییم، چرا که هنوز از نحوه عملکرد آنها درباره موضوعات فرهنگی اطلاعی نداریم. این دوره گذار مشکلی است، ما منتظر بروز تغییراتی هستیم که قرار است اتفاق بیفتد، باید بگویم کارگردان‌های زن با مشکلی بیشتر از کارگردان‌های مرد روبرو نیستند.

سایت اینترنتی: نظر شما درباره‌ وضعیت فعلی کارگردان‌های ایرانی چیست؟

بنی اعتماد: بهترین مثالی که می‌توانم برای روشن ساختن وضعیت فعلی فیلم سازان در ایران بزنم، این است که ما فیلم‌سازان شناگرانی در اقیانوسی عظیم هستیم که با تلاش بسیار سعی می‌کنیم بر روی آب شناور باشیم. فیلم سازان مستقل هم همین وضع را دارند، چرا که فیلم سازان مستقل باید بسیار سخت‌تر بجنگند، آنها با مشکلات مالی و فرهنگی روبرو هستند.

سایت اینترنتی: چرا طی 10 یا 15 سال گذشته فیلم سازان ایرانی تاثیر زیادی بر جهان گذاشته اند؟

بنی اعتماد: شاید یک دلیل آن این باشد که مخاطبان جهانی مشتاقند درباره‌ کشورهایی همچون ایران یا سایر کشورهای منطقه بدانند. اما دلیل مهم‌تر این است که دیدگاه فیلم سازان نسبت به مسایل، شخصی نیست. آنها سعی می‌کنند از پرسپکتیوی وسیع‌تر به موضوعات نگاه کنند و روابط انسانی را از جنبه متفاوت ببینند.

سایت اینترنتی: چه شد که فیلم ساز شدید؟

بنی‌اعتماد: به طور اتفاقی به این کار روی آوردم و از روی اجبار فیلم ساز نشدم. من از زمانی که خیلی جوان بودم،‌ این کار را شروع کردم. زمانی که نوجوان بودم، تصمیم گرفتم رشته سینما را بخوانم و اکنون 32 سال از آن زمان می‌گذرد.

در طول این مدت در این رشته بسیار سخت کار کرده‌ام، باید بگویم سینما کار و حرفه من نیست، زندگی من است.

سایت اینترنتی: در بخش دوم این فیلم حمله آمریکا به عراق در حال شروع است. یک جنگ غیر قانونی و امپریالیستی. انسان با نگاه کردن به این فیلم احساس می‌کند که ایرانی‌های طرز خاصی فکری می‌کنند: "اوه صدام حسین دارد می‌رود، شاید این بهتر باشد" آیا این وضعیت در ایران بوده و هنوز هم هست؟

بنی اعتماد:‌ بله اقلیت مردم اینچنین فکر می‌کردند. وقتی به فرودگاه تگزاس رسیدم گروهی از سربازان آمریکایی را دیدم که عازم عراق بودند. نمی‌توانستم جلوی اشک‌هایم را بگیرم، ‌چرا که در آن لحظه به این فکر نمی‌کردم که آن سربازان آمریکایی هستند یا اینکه اصلا ملیت‌شان چیست، چرا که من تنها خطراتی که این سربازها قرار است با آن مواجه شوند و تصویر اجساد شهدای که به کشورشان بازگردانده می‌شدند را تصور می‌کردم، من نمی توانم درک کنم چرا مردمی که در قرن 21 زندگی می‌کنند نمی‌توانند راه مناسب‌تری برای گفت و گو با یکدیگر پیدا کنند؟ چرا مردم نمی‌توانند راه حل بهتری از جنگ و کشت و کشتار پیدا کنند؟

سایت اینترنتی: پاسخ من این است که ما هنوز یک سیستم اجتماعی عقلانی نداریم.

بنی‌اعتماد: همیشه آرزو داشته‌ام دولت‌ها به مردم فرصت دهند و با یکدیگر برخورد مسالمت‌آمیزی داشته باشند.

سایت اینترنتی: دولت‌ آمریکا سیاست مشابه‌ای برای آمریکایی‌ها و مردم سراسر جهان دارد، همان طور که در نیواورلئان دیدید. سیاست آنها جنگ و تخریب حقوق مردم است. آیا چیزی در مورد "سیندی شیهان" شنیده‌اید؟ او مادر یک سرباز مرده است که خارج از مزرعه بوش به مخالفت با وی پرداخت.

بنی‌اعتماد: اوه بله من او را می‌شناسم! امیدوارم گیلانه در آمریکا اکران شود، چرا که فکر می‌کنم این فیلم برای مادران آمریکایی حرف زیادی برای گفتن دارد.

سایت اینترنتی: می‌توانم بپرسم چه فیلم سازانی به شما برای ساخت فیلم انگیزه می‌دهند؟

بنی‌اعتماد: حقیقت این است که من همیشه از خود اجتماع انگیزه می‌گیرم. بنابراین من از یک فیلم‌ساز خاص برای کار کردن انگیزه نمی‌گیرم. درست است که همیشه از فیلم‌سازانی که با مسائل اجتماعی درگیری هستند انگیزه می‌گیرم، اما محرک اصلی من همیشه خود اجتماع بوده است.


پنج شنبه 84/7/14 ساعت 12:46 عصر

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مصاحبه با رخشان بنی اعتماد
فهرست
2850 :کل بازدیدها
0 :بازدید امروز
0 :بازدید دیروز
درباره خودم
مصاحبه
حضور و غیاب
لوگوی خودم
مصاحبه
لوگوی دوستان
اشتراک
 
طراح قالب